چه سالهایی گذشت و چه روزهایی آمد
هر فصل به عشق پاییز ،باران بارید و بهار شد و گرمای قبل از خزان آمد
و من مثل برگی در بین باد و باران و تگ رگ، آخر قصه چیزی نیست جز مرگ
و عاشقانه فارغ از پایان زندگی ام، نفس میکشم در غوغای این دنیا و هیاهوی فصل ها
برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب بروید