دوستت دارم
152 بازدید چهارشنبه 08 خرداد 1392 جملات عاشقانه,آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سالهاست دیگر
کسی از لبهام نشنیدَهست: "دوستت دارم"
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
محرم ماه آن عبدخدا | 0 | 227 | love77 |
دوست يابي | 3 | 320 | paniiiz |
بسلامتی خودم | 2 | 426 | golemaryam |
عکس سلفی سردار آزمون بعد از برد با تماشاگران ایران | 1 | 301 | farzad |
بسلامتی.... | 0 | 325 | love77 |
تو اینجایی ! کنار دستم .. | 0 | 318 | roya72 |
لیورپول مشتری جدید سردار آزمون | 0 | 401 | farzad |
آرسنال خواستار جذب سردار آزمون شد | 0 | 350 | farzad |
علی کریمی: برای بازگشت به پرسپولیس امید دارم/ پرسپولیس هنوز شانس قهرمانی دارد | 0 | 300 | farzad |
علی کریمی در پاسخ به کیروش: آمادهام! | 0 | 306 | farzad |
آمدی شنیدی، رفتی!
حالا سالهاست دیگر
کسی از لبهام نشنیدَهست: "دوستت دارم"
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . . / .
شب سردی ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
درد بودنمو به كی بگم... اشكمو به پای كی بریزم... كیه كه شبهامو پراز ستاره كنه.. كیه كه صبح ها باصدای نازش منو بیدار كنه؟ كیه كه بهونه زندگیم بشه؟
می دونم كه حتی اینجا نمی یای تا كوچكترین یادی از من نكنی.. ولی من اینجا به یاد تو می نویسم و باهات حرف می زنم... صبح تا شب دارم باهات حرف می زنم... شبها هی به ساعت نگا می كنم و هی تورو مرور می كنم.
نمی خوام چشامو رو هم بزارم. فرصت نگاه تو خیلی كمه
كاشكی دستات به سراغم می اومد ! آخه امشب وقت از تو گفتنه
نوشته هایم را می خوانی…
و می گویی: چه زیبا!
راستی…
دردهای آدم ها زیبایی دارد…؟!؟!؟!
در سکوت دادگاه سرنوشت
عشق بر ما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دلداده ها از هم جدا
وای بر این حکم و این قانون زشت...
حافظـا می دانـم که هـزار نـفـر را پیچـانـده ای ...
اما این بار حـواست باشـد نیـت مـی کنـم به نــام او ...
به نام فرامــوش کردنـش ...
" یوسـف گـم گـشتـه باز آیـد به کنـعـان "
همیـن تو مـرا سر كارنگذاشته بـودی کـه گذاشتی ...
عزیزم ...
این روزها انگار ...
فال ِ حافظ هم درست کار نمی کند ...
من هیچ نمی خواهم ...
تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد
وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد
خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد
دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد
و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم ..
به من میگن اینقدر شعر و مطالب عاشقانه ننویس
به من میگن برای کی مینویسی
به من میگن تو که اینا را برای عشقت نمیخونی
به من مگن کی به نوشته هات اهمیت میده
جز اینکه کسانه دیگه مطالبت را حفظ میکنن و برای عشقشون میخونن
جوابی ندارم بدم
ولی با خودم میگم شاید کسی این نوشته را برای عشق من بخونه
دروغ میگفت تا من خوشحال شوم...
ومن احمق میشدم تا او دلگیر نشود...
آیا واقعا عشق که میگویند یعنی این؟