دوستت دارم تکیه کلام تو بود !
114 بازدید پنجشنبه 09 خرداد 1392 جملات عاشقانه,دوستت دارم
تکیه کلام تو بود ,
من بی جهت به آن تکیه داده بودم…!!!
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 229 | love77 |
![]() |
3 | 321 | paniiiz |
![]() |
2 | 429 | golemaryam |
![]() |
1 | 303 | farzad |
![]() |
0 | 326 | love77 |
![]() |
0 | 320 | roya72 |
![]() |
0 | 406 | farzad |
![]() |
0 | 352 | farzad |
![]() |
0 | 302 | farzad |
![]() |
0 | 308 | farzad |
دوستت دارم
تکیه کلام تو بود ,
من بی جهت به آن تکیه داده بودم…!!!
وقتی دفتر خاطراتم را مرور می کنم
یادم می افتد که چقدر خوبی
اما تا می بندمش
و آینه دستی ام را از کیف در می آورم
کبودی زیر چشمانم می گوید
آن دفتر دروغ می گوید …!
گاهی خدا آن قدر صدایت را دوست دارد
که سکوت میکند تا تو بارها بگویی خدای من . . .
ای کااااااااااش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود
ای کاش ، کودک بودم تا از ته دل می خندیدم
نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم
ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم …
اگر صبح زود از خواب بیدار نشوی ،
هرگز طلوع خورشید را نمی بینی ، هر چند خورشید ، همیشه طلوع می کند .
اگر دعا نکنی ،
هرگز حضور خداوند را احساس نمی کنی ، هر چند ، خداوند همیشه در کنار ماست .
برای دیدن تمامی کارت پستال های عاشقانه و رمانتیک روی ادامه مطلب کلیک کنید.
دوستت دارم
چون که یاری ام میکنی تا از این سیلاب زندگی به راحتی عبور کنم
و خودم را در دشت آرزوهایم همراه با تو ببینم
دوستت دارم
چون با اطمینان و اعتماد کلید قلبت را به من دادی
دوستت دارم
بیشتر از آنچه که تصور می کنی
دلواپسی من از نیامدنت نیست!
می ترسم
در پس این دل دل زدن ها
بیایی
و دلخواه تو نباشم…
خیس باران بودم
مست بوی نم خاک
بوی سبزه و گل مرا هوایی کرده بود
در باغ می گشتم
به سپیدار به سرو دست دادم
گل سرخ را بوییدم
آدرسش را پرسیدم
من نمیدیدم که:
عنکبوتی سر راهم سبز شد
چه سیاه بود تاری تنید
نه چندان سخت
بالهایم نازک بود
و من خود را در آن پیچیدم
سالهاست گرفتار آن تارم
دیگر امیدی نیست
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد
برای دیدن تمامی عکس های طبیعت روی ادامه مطلب کلیک کنید.
ای مترسک!
آنقدر دستهایت را باز نکن،
کسی تو را در آغوش نمی گیرد.
ایستادگی همیشه تنهایی می آورد……
کلمه نمی توانم را برای همیشه از ذهنتان پاک کنید ،
زیرا فقط شما می توانید خودتان و عقایدتان را دگرگون سازید
تا زندگی و دنیای اطرافتان بهتر شود.
نبودنت را ،
تـــــاب می آورم.
رفتن را ،
تحمـــــّل میکنم.
فراموش شدنم را ،
بــــاور میکنم.
امــــــا
فــــــراموش کردنــــــت
دیگر
کـــــا رِ مــــــن نــــــیست.
نامه ای از من اگر سویت نمی آید ، مرنج !
هرچه را من می نویسم اشک پاکش می کند
آن روز که سقف خانه ها چوبی بود!
گفتار و عمل در همه جا خوبی بود!
امروز بنای خانه ها سنگ شده!
دل ها همه با بنا هماهنگ شده!
دلم را که مرور میکنم
تمام آن از آن توست
فقط نقطه ای از آن خودم
روی آن نقطه هم
میخ میکوبم
و قاب عکس تو را می آویزم.
به ادامه مطلب بروید>>>>>>>>>
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین
به خدا قسم که معشوقه من بالائی ست