غروب جمعه و من و من و من.....
122 بازدید یکشنبه 12 خرداد 1392 جملات عاشقانه,زیاد دور نیستم
غروب جمعه و من و من و من.....
در میان خلوت سوز دار نفهمیدن و درکاجبار تنهایی محض....
بانو جان !!
باتوام با تو!!!!
کهنه زخم شیرین ......
یادگار روزگار خواستن و راستی....
کافیست فقط یک بار سر برگردانی خواهی دید مرا
زیاد دور نیستم
فقط به متراژ یک عمر جوانی و حسرت نتوانستن...
كه پس از تو میان چه کنم ها و نکنم ها پرسه می زند........
شاید هم به شمایل مجنون شیدا شده لیلا
به شکل یک انسان
اما عاقل و کمی پیر و فرتوت
ودیر ...
و شاید هم کمی خیلی دیر