بند کفشم
139 بازدید سه شنبه 14 خرداد 1392 جملات عاشقانه,
عاشق کفش های بندی هستم
حداقل ایناها رفتنت را دقیقه ای به تاخیر می اندازند
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 229 | love77 |
![]() |
3 | 321 | paniiiz |
![]() |
2 | 429 | golemaryam |
![]() |
1 | 303 | farzad |
![]() |
0 | 326 | love77 |
![]() |
0 | 320 | roya72 |
![]() |
0 | 406 | farzad |
![]() |
0 | 352 | farzad |
![]() |
0 | 302 | farzad |
![]() |
0 | 308 | farzad |
عاشق کفش های بندی هستم
حداقل ایناها رفتنت را دقیقه ای به تاخیر می اندازند
تنهــایـم …
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم…
خستــه ام …
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم…
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رازی نـدارم…
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را “خیلــی” دوست ندارم…
فقط خیلـی هـا را دوست دارم …
رفتنت..
نبودنت..
نامردیت..
هیچ کدام
برایم سوال نشد
فقط یک بغض..
خفه ام میکند...
چگونه نگاهت کردکه
این گونه رهایم کردی
بعضی وقتا دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدابیادپایین واشکاموپاک
کنه،دستموبگیره وبگه آدمااذیتت میکنن؟؟بیابریم...!
فدای اون گل که یه روز یکی میخواد بده دست
فدای اون دویدنات وقتی میگیره نفســــــــــت
فدای ذوق موندن و فدای درد رفتنـــــــــــــــت
فدای پرواز کردنات٬فدای اون نشستنــــــــــت
حسی دارم
آمیخته با دلتنگی
کم می آورم
بازوانی می خواهم که تنگ در برم بگیرند
اما نه هر بازوانی
فقط حصـــار آغوش تـــــــو ...
شانه هایی می خواهم که پناهی باشد برای گریه هایم
اما فقط ، شانه های مردانه ی تــــــــــو را می خواهم .
دیوار اتاقم پُر است از عکس های دونفره ای
که قرار است بعدا ، با هم بیندازیم
بعضی زخمها هست که هر روز صبح باید روشونو باز کنی
نمک بپاشی تا یادت نره دیگه سراغ بعضی آدم ها نباید بری
❤❤❤
بعضی آدمها باید مثل جعبه ی سیگار برچسب هشدار داشته باشن
تا فراموش نکنی که دوست داشتنشون فقط برای تو ضرر داره...
❤❤❤
سرد است اما سرما نمی خورم ، تو نگران نباش
کلاهی که سرم گذاشتی تا گردنم را پوشانده است
❤❤❤
کشف کردم که بالاترین سرعت تو دنیا
سرعت نور نیست سرعت رنگ عوض کردن آدماست
ميبيني خدا..
داشتيم بازي ميكرديم
اون رفت چشم گذاشت و
من رفتم قايم شدم
اما اون
به جاي من يكي ديگه رو پيدا كرد
ومن براي هميشه گم شدم . . .
آدمش کردم...
با تعریف های من شخصیت پیدا کرد...
غرورش را مدیون من است...
زیاد مغرور شد...
زیاد از خوبی های نداشته اش
برایش تعریف کردم...
باور کرد و ...
مرا کوچک دید و رفت...
آنقدر خودت را نگــــــیر
آنقدر با غرور و تکبر حرف نزن
وقتی کسی به تو ابراز علاقه کرد
فکر نکن که تو فوق العـــــــــــاده ای
شاید اوست که کــــــــــــم توقع است
او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده
میفـــــهمد که شکـــــستن دل یک آدم تاوان ســـــنگینـــــی دارد
بـــــه تــــــو کــــــه فکــــــر می کنــــَـــم
بــــــی اختیـــآر به حماقــَــــــت خود لـَبخنــــــد میزنـَم
سیــــــآه لـَشکــــــری بــــــودم در عشــــــق تــــــو
و فکــــــر مــــــی کـــَــــردم نـَقــــــش اولــــَـــم
افســــــــــــوس ...
می خوآهی بـــــــروی؟
بـَهآنه می خــــــواهی؟
بگذار مـَن بهانه رآ دستت بدهم
برو و هر کس پرسید چــــــــــــرآ
بگو : لجــــــوج بود , همیشـــــه سـَرسختآنه عآشــــــقم بود
بگو : فـَریآد می کرد , همه جآ فریـاد می کرد که مرآ می خوآهد
بگو : درگیر بود , همیشــــــه درگیر افســــــون نگــــآهـَم بود
بگو : بی احساس بود , به همه توهین ها و اخم هآیم لـَبخند میزد
بگو : او نخواست , نخواست کســــی جز مـَن در دلش خآنه کند
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او ...
بارون...
هنوزم یادگارت یادگارت تو رو یاد من میاره
کاش می شد به یادت نباشم مگه فکر تو می ذاره ؟
یادمه روز اول زیر بارون خاموش می شد سیگارامون
مثه دیوونه ها نگامون می کردن مردم می خندیدن به کارامون
آی بارون بارون ابری َم ابراتو ببارون
آی بارون بارون چقد خوش بودم با اون
آی بارون بارون ابری َم ابراتو ببارون
آی بارون بارون اونو به من برگردون
به خدا بی تو نمیشه این روزا رو سر کرد
دیوونه میشم تو نباشی دیوونه برگرد
به خدا بی تو نمیشه این روزا رو سر کرد
دیوونه میشم تو نباشی دیوونه برگرد
من هنوزم به یادت میام تو بارونا می گردم
صورتم خیسه بارونیه کی می فهمه گریه کردم
خاطرت عزیز بود عزیزم عزیز می مونه بازم
عاشقت مریض بود مریضه مریض می مونه بازم
آی بارون بارون ابری َم ابراتو ببارون
آی بارون بارون چقد خوش بودم با اون
آی بارون بارون ابری َم ابراتو ببارون
آی بارون بارون اونو به من برگردون
به خدا بی تو نمیشه این روزا رو سر کرد
دیوونه میشم تو نباشی دیوونه برگرد
به خدا بی تو نمیشه این روزا رو سر کرد
دیوونه میشم تو نباشی دیوونه برگر
بقیه شعر های عاشقانه در ادامه مطلب >>>>>>>>
تنها به این دنیا می یایم کلی تنهایی تجربه می کنیم و تنها خواهیم رفت !
برای دلتنگی های من ، تنهایی های تو ، دوری دست هایمان ... کاش خدا کاری کند !!
خدا پر داد تا پرواز باشد
گلویی داد تا آواز باشد
خدا می خواست باغ آسمانها
به روی ما همیشه باز باشد
جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد و جاذبه زمین ، سیب را !
فرقی نمیکند ؛ سقوط سرنوشت دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست.
خدا زمین را گرد آفرید تا به انسان بگوید همان لحظه ای که تصور می کنی به آخر دنیا رسیده ای، درست در نقطه آغاز هستی…
از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم
خوش تر از یاد خداوند ثمری نیست …