عکسهای عاشقانه فانتزی 2015
برای دیدن تمامی تصاویر عاشقانه فانتزی 2015 به ادامه مطلب بروید
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
محرم ماه آن عبدخدا | 0 | 224 | love77 |
دوست يابي | 3 | 316 | paniiiz |
بسلامتی خودم | 2 | 421 | golemaryam |
عکس سلفی سردار آزمون بعد از برد با تماشاگران ایران | 1 | 298 | farzad |
بسلامتی.... | 0 | 322 | love77 |
تو اینجایی ! کنار دستم .. | 0 | 314 | roya72 |
لیورپول مشتری جدید سردار آزمون | 0 | 397 | farzad |
آرسنال خواستار جذب سردار آزمون شد | 0 | 347 | farzad |
علی کریمی: برای بازگشت به پرسپولیس امید دارم/ پرسپولیس هنوز شانس قهرمانی دارد | 0 | 297 | farzad |
علی کریمی در پاسخ به کیروش: آمادهام! | 0 | 302 | farzad |
عکسهای عاشقانه فانتزی 2015
برای دیدن تمامی تصاویر عاشقانه فانتزی 2015 به ادامه مطلب بروید
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده اے...
همیشه برایم به معناے واقعے یک عشق بوده اے...
گرچه گهگاهے از تو بے وفایے دیده ام...
اما همیشه برایم با وفا بوده اے...
گرچه دلم را میشکنے و اشکم را درمیاورے ...
اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده اے...
صداے آهنگ عشق برایم غم انگیز است...
اما همیشه آن را گوش میکنم...
برای خواندن متن کامل عاشقانه به ادامه مطلب بروید
هیچ چیز بیشتر و بدتر از این ...
مغز استخوان آدمو نمی سوزونه که...
اطرافیانت بهت بگن:
اگه ...دوستت داشت نمیرفت...!!!
همه میگن عشق یعنی دوست داشتن . . .
اما من میگم عشق یعنی یکی مثل تو داشتن . . .
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺎ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ، ﻧﺪﯾﺪﻧﺖ ﺭﺍﺗﺤﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﻢ . . .
بــــــاور نمی كنم
اینگونه عاشقـانه
در مـن ، حبس شده باشی!!
بگو با چه جادوئی
مرا اینگونه نا عادلانه وقف خودت كردی؟
اشک من جاری شد...
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو ...
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
آزمودم زندگی دشت غم است
شادیش اندوه و عیشش با غم است
عمر کوته، آرزوها دراز
کارها بسیار و فرصتها کم است
رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد... !
لبخند که می زنم پیدایم می کنی
باران می بارد، تو از کنارم می گذری
فریاد نمی کشم که بازگردی
می دانم امشب این آسمان تاب ماه را ندارد
لبخند می زنم،
فراموش می کنم..
دنیا اونقد کوچیکه که آدمایی رو که ازشون متنفری هر روز میبینی
ولی اونقدر بزرگه که اونی که دلت می خواد رو هیچوقت نمیبینی …
روزی که میخواست بره گفت شایدبرگردم...
رفتنش چیزی نیست شایدش درد داره....
نگذار هركسي از راه رسيد با
ساز دلت تمرين نوازندگي كند... !
خدایا!
دستانی را در دستانم قرار بده
که پاهایش با دیگری پیش نرود...
دیــــگر برایم مهم نیستــــ ...
برایـــم مهم نیست دیگران
چه میگویند !
زیرا
من فقط خودم هستم ...
خودم ، که عاشق تو هستم
گردنـــــــــم درد میکند!
از همـــــــــان وقتى که
همـــــــــه چیز را به گـــــــــردن من انداختى!
دوست نداشتـــــــــنت را
بـــــــــى توجهى هـــــــــایت را
رفتنـــــــــت را ...
اشـتبـــــاه از مــ ـــن بـــــود ...
کســـــی را پاشویـــــه می کـــــردم کـــــه ,
در '' تـبــــــــــ '' دیگـــــری مـــــی سوخــتـــــــ ....!
ناز آن چشمی که سویش مال ماست
ناز آن زلفی که تارش مال ماست
ناز آن چوپان که سازش مال ماست
از آن یاری که قلبش یاد ماست
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
خدایا!
دستانی را در دستانم قرار بده
که پاهایش با دیگری پیش نرود...