در شبکه های اجتماعی هوادار ما باشید
صفحه اصلی تالار گفتمان آرشیو عضویت ورود نقشه سایت خوراک تماس با ما طراح قالب نیوخانه - راهنمای خرید مترجم قالب
بلوک راست
موضوعات
  • پیامک ها
  • تفریح و سرگرمی
  • تصاویر
  • داستان
  • کارت پستال
  • آهنگ پیشواز
  • عکس بازیگران زن ایرانی
  • موزیک
  • فول آلبوم خوانندها
  • فیلم و سریال ایرانی
  • کلیپ
  • مداحی
  • آرایش و زیبایی
  • نرم افزار و بازی
  • دکوراسیون خانه و آشپزخانه
  • آرشیو
    لینک های دوستان
    نظرسنجی
    نظر شما در مورد این سایت چیست؟

    بلوک راست
    فیکس
    بلوک وسط
    آخرین ارسالی های انجمن

    ساده اما عاشق

    391 بازدید شنبه 04 خرداد 1392
    لایک: نتیجــــه : 0 امتیــــاز توســـط 0 نفـــر ، مجمـــوع امتیــــاز : 0

     

    از لحظه‌ای که در یکی از اتاق‌های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه‌ی بی‌پایانی را ادامه می‌دادند. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آن‌ها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.
    در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می‌زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس‌ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود. بزودی برمی‌گردیم…»
    چند روز بعد پزشک‌ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آن که وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره‌اش کمی درهم رفت.
    بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی‌حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بیهوش بود.
    صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی‌توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می‌خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. همان صدای بلند و همان حرف‌هایی که تکرار می‌شد.
    روزی در راهرو قدم می‌زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم داشت می‌گفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آن‌ها برسید. حال مادر به زودی خوب می‌شود و ما برمی‌گردیم.» نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: «خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته‌ام. برای این که نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم.»
    در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین‌شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی‌های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می‌کرد.


    ارسال نظر
    کد امنیتی رفرش

    بلوک وسط
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    عضویت سریع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آمارگیر
      آمار مطالب
      کل مطالب : 3102
      کل نظرات : 116
      آمار کاربران
      افراد آنلاين : 2
      تعداد اعضا : 671
      آمار بازديد
      بازديد امروز : 768
      بازديد ديروز : 277
      بازديد کننده امروز : 75
      بازديد کننده ديروز : 143
      گوگل امروز : 0
      گوگل ديروز: 0
      بازديد هفته : 2,905
      بازديد ماه : 6,464
      بازديد سال : 52,153
      بازديد کلي : 2,913,109
      اطلاعات شما
      آي پي : 3.147.51.126
      مرورگر : Safari 5.1
      سيستم عامل :
    بلوک چپ
    فیکس
    مطالب جدید
    • خرید و قیمت جاکفشی دیواری و ایستاده
    • مدل بلوز و سارافون زنانه تابستان 2015
    • عکسهای مدل لباس کره ای 2015
    • عکسهای عاشقانه فانتزی 2015
    • مدل عینک آفتابی زنانه 2015
    • فال روز جمعه 12 تیرماه 1394
    • ۳ سوالی که در اولین جلسه آشنایی حتماً باید بپرسید
    • همه چیز درباره خود ارضایی در زنان
    • مدل لباس مجلسی زنانه 2015
    • گاهی بهتر است زنان برای رابطه جنسی پیشقدم شوند
    • مدل صندل های شیک تابستان 94
    • فال روز سه شنبه 9 تیرماه 1394
    • مدل های شیک لباس زنانه 2015
    • آموزش آرایش بنفش چشم
    • نکاتی مفید درباره مسائل جنسی
    • فال روز شنبه 6 تیرماه 1394
    • جدیدترین مدل مو های کوتاه 2015
    • موانعی برای عشق ما
    • مدل پیراهن دختر بچه ها تابستان 94
    • مدل مانتوهای شیک تابستانه 2015
    مطالب پربازدید
    • عکسهای کیک تولد جدید 92
    • تصاویر زیبای کیک سالگرد ازدواج 2013
    • عکس های متحرک واقعی
    • عکس های گل رز متحرک
    • عکس های عاشقانه جدید از دختران فانتزی
    • عکس های عاشقانه احساسی دو نفره
    • عکس های عاشقانه فانتزی دختر و پسر 2013
    • عکس های عاشقانه فانتزی دختر و پسر
    • تصاویر کیک تولد جدید 2013
    • تصاویر متحرک عاشقانه واقعی
    • عکسهای عاشقانه کارتونی دختر تنها
    • تصاویر متحرک عاشقانه واقعی
    • عکسهای خاص عاشقانه تو ماشین
    • مدل مانتو کره ای 2013
    • عکسهای عاشقانه دختر تنها
    • عکسهای زیبای عاشقانه گل رز
    • تصاویر کیک تولد 1392
    • مدل لباس کره ای دخترانه جدید
    • عکس عاشقانه دختر و پسر
    • عکسهای فانتزی عاشقانه از دختر و پسر
    مطالب تصادفی
    • کارت پستال عاشقانه
    • تصاویر عاشقانه دختر تنها
    • عکسهای کیک شیک تولد 2014
    • دوستت دارم
    • خرید پستی روغن شتر مرغ مخصوص آسیب های پوستی
    • جدیدترین مدل های طراحی ناخن 2015
    • دخترانی که از ازدواج می‌ترسند
    • فال روز شنبه 6 تیرماه 1394
    • دانلود رمان دو نقطه متقابل
    • ذکر عشق
    • دانلود آلبوم جدید و فوق العاده زیبای مهدی یغمایی به نام یه دنیا حرف
    • با دیدن اسمش
    • عکس کودکان
    • وقتی دلم شکست کسی آه هم نگفت
    • خرید پستی ساعت بند چرم الیزابت
    • اس ام اس های وداع با ماه مبارک رمضان 93
    • دروغ میــگویـــی...!!!
    • با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم
    • عکسهای فانتزی دختر و پسر
    • گاهی