گلچینی از والپیپرهای عاشقانه جدید
136 بازدید یکشنبه 12 خرداد 1392 عاشقانه,برای دیدن بقیه تصاویر له ادامه مطلب بروید>>>>>>>
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 230 | love77 |
![]() |
3 | 322 | paniiiz |
![]() |
2 | 430 | golemaryam |
![]() |
1 | 304 | farzad |
![]() |
0 | 327 | love77 |
![]() |
0 | 321 | roya72 |
![]() |
0 | 407 | farzad |
![]() |
0 | 353 | farzad |
![]() |
0 | 303 | farzad |
![]() |
0 | 310 | farzad |
برای دیدن بقیه تصاویر له ادامه مطلب بروید>>>>>>>
به انتهای بودن رسیده ام...
اما...
اشک نمیریزم...
پنهان شده ام ...
پشت لبخندی که درد میکند...
برای دیدن تمامی عکس ها به ادامه مطلب بروید
برای دیدن همه عکس های متحرک عاشقانه روی ادامه مطلب کلیک کنید.
مخاطب خاص باشی
یا عام
فرقی نمی کند
من اول شخص مفردی هستم
که عاشقت شده است....
پی نوشت:
واقعیتی است جاذبه تو
از بس جذابی
می خواهم تورا به نیوتن معرفی کنم.
کجایی که داره بی تو نفسم می گیره
تو رو میخوام کنارم بی تو آروم ندارم
نمی تونه جاتو کسی تو دلم بگیره
فقط تورو میخوام من بی تو آروم ندارم
بی تو زندگی محاله بی تو یه روز یه ساله
دلم برات چه تنگه دنیا با تو قشنگه
می یوسمت یه عالم آروم میشه خیالم
با تو همش رو ابرام نباشی خیلی تنهام
برای خواندن بقیه شعر عاشقانه به ادامه مطلب بروید
گفتم که دوستت دارم،گفتی که باور نداری
گفتم این کلمه را از حفظ نمی گویم از ته دلم می گویم،گفتی دلم را نیز باور نداری
سکوت تلخی کردم و از ته دلم آه کشیدم.مدتی سکوت با چشمانی خیس
گونه ام خیس شد و قلبم شکسته
گفتی که تو قلبم را شکستی،گفتم که قلبت شکسته نشد،احساست در هم شکست
گفتی سکوت کن می خواهم گریه کنم ،من نیز سکوت کردم و با گریه تو نا آرام شدم و اشک ریختم
گفتی بی خیالی از اشکهایم،چیزی نگفتم،و باز سکوت و یک آه تلخ
گفتی کاش که عاشق نمی شدم ،گفتم عاشقی همه این دردها را دارد
گفتی خسته شدی از همه کس،گفتم من با تو می مانم
گفتی خیلی تنهایی،گفتم کسی که عاشق است تنهایی را نمی شناسد
و باز گفتی تنهایی،گفتم کسی که عاشق است قلب یارش باید همان تنهایی او باشد
گفتی که این حرفهایت تکراری است،گفتم به جز تکرارش راهی نیست
گفتی که آغوشت را می خواهم،گفتم که منتظر بمان عزیزم
گفتی که شانه هایت را می خواهم،دلم به درد آمد از دوریت و به غم نشستم
گفتی که تو از حرفهایم پریشانی،گفتم حرفی نیست و حرفهایت شکنجه ای بیش نیست
گفتی که لبخندی بزن،گفتم که حس لبخند نیست
گفتم با این که این کلمه تکراریست و با این که باور نداری باز می گویم که دوستت دارم
چیزی نگفتی و سکوت کردی
گفتم که دوستت دارم،دوستت دارم و دوستت دارم و اشک از چشمانم سرازیر شد
و باز چیزی نگفتی و به جای سکوت این بار تو نیز مانند من اشک ریختی…