چه غم انگیز است....
178 بازدید دوشنبه 03 تیر 1392 جملات عاشقانه,چه غم انگیز است
عمری گداختن از غم نبودن کسی
که تا بود از غم نبودن تو می گداخت
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
محرم ماه آن عبدخدا | 0 | 227 | love77 |
دوست يابي | 3 | 320 | paniiiz |
بسلامتی خودم | 2 | 426 | golemaryam |
عکس سلفی سردار آزمون بعد از برد با تماشاگران ایران | 1 | 301 | farzad |
بسلامتی.... | 0 | 325 | love77 |
تو اینجایی ! کنار دستم .. | 0 | 318 | roya72 |
لیورپول مشتری جدید سردار آزمون | 0 | 401 | farzad |
آرسنال خواستار جذب سردار آزمون شد | 0 | 350 | farzad |
علی کریمی: برای بازگشت به پرسپولیس امید دارم/ پرسپولیس هنوز شانس قهرمانی دارد | 0 | 300 | farzad |
علی کریمی در پاسخ به کیروش: آمادهام! | 0 | 306 | farzad |
چه غم انگیز است
عمری گداختن از غم نبودن کسی
که تا بود از غم نبودن تو می گداخت
مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت ، که به چوپان پیری برخورد.
غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند .
بعد صحبت به وجود خدا رسید .
مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسوول هیچ کدام از اعمالم نیستم . زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد…
چوپان ناگهان و بی مقدمه زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند !
بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کسی !!!
صدای فریادهای چوپان نیز در کوهها پیچید و به سوی آن دو بازگشت .
سپس چوپان گفت : زندگی همین دره است ، آن کوهها ، آگاهی پروردگارند ؛ و آوای انسان ، سرنوشت او
آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم ، اما هر کاری که می کنیم ، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد .
خداوند پژواک کردار ماست …
فرض کنید زندگی همچون یک بازی است
قاعده این بازی چنین است که
بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید
و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند .
پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ،
دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ،
اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودتان
و توپ لاستیکی همان کارتان است.
کار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید،
چون همیشه کاری برای کاسبی وجود دارد
ولی دوستی که از دست رفت دیگر بر نمیگردد،
خانواده ای که از هم پاشید دیگر جمع نمیشود،
سلامتی از دست رفته باز نمیگردد
و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.
مانند پرنده باش….که روی شاخه می نشیند و احساس میکند که شاخه می لرزد
ولی به آواز خود ادامه میدهد.
چرا که مطمئن هست بال و پر دارد.
هر انسانی جائز الخطاست
ولی
هر خطایی جائز العفو نیست . . .
روزت را دریاب،
با آن مدارا کن،
این روز از آن توست،
۲۴ ساعت کامل،
بقدر کفایت فرصت هست،
تا روزی بزرگ شود …!
“احمد شاملو”