میشه بی دلیل دوست داشت !
171 بازدید سه شنبه 28 خرداد 1392 جملات عاشقانه,میشه بی دلیل دوست داشت !
اما نمیشه بی دلیل دوست نداشت !
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
محرم ماه آن عبدخدا | 0 | 224 | love77 |
دوست يابي | 3 | 317 | paniiiz |
بسلامتی خودم | 2 | 422 | golemaryam |
عکس سلفی سردار آزمون بعد از برد با تماشاگران ایران | 1 | 298 | farzad |
بسلامتی.... | 0 | 322 | love77 |
تو اینجایی ! کنار دستم .. | 0 | 314 | roya72 |
لیورپول مشتری جدید سردار آزمون | 0 | 397 | farzad |
آرسنال خواستار جذب سردار آزمون شد | 0 | 347 | farzad |
علی کریمی: برای بازگشت به پرسپولیس امید دارم/ پرسپولیس هنوز شانس قهرمانی دارد | 0 | 297 | farzad |
علی کریمی در پاسخ به کیروش: آمادهام! | 0 | 302 | farzad |
میشه بی دلیل دوست داشت !
اما نمیشه بی دلیل دوست نداشت !
گاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم
تو همیشه دعوتی سر
"ساعت دلتنگی"
چــِــقــَـدر بـــــآیــَـد بــُــگـــَـذَرَد ؟؟؟
تـــــآ مــَـنــــ
دَر مـــُـــرورِ خــــآطــِــرآتــَـــمـــ
وَقـــــتــیـــــ اَز کــِــنــارِ تــُــو رَد مــــیـــ شـــَــوَمــــ .
تــَــنــَـمــــ نــَـــلــَـــرزَد …
بــــُـــغـــضــَــمــــ نــَــگـــــیــرَد …
اگــــَر میدآنی دَر دُنیـآ کــَسی هست که بـآ دیدَنــَش…
رَنگ رُخســآرَت تغیـــیر میکنــَد،
و صــِدای قــَلبـَت اَبرویــَت رابه تــآراج میبــَرد،
مــهـم نیــست که او مـآل تــو بــآشــَد…
مــهــِم این است که فـــَقــَط بــــآشـَد،
زِندگی کــُند،
لــِذَت ببرَد…
و نــَفــَس بـــکشـد
تنها بودن قدرت می خواهد ،
و این قدرت را کسی به من داد ،
که روزی می گفت تنهایت نمی گذارم ..!!
هیچ وقت نفهمیدم که کوه ،
اونقدر سنگ بود که تنها شد ٰ،
یا اونقدر که تنها بود سنگ شد ...
حالم خوبه.....
ولی گذشته ام درد می کنه
نیا بـــــــــاران ...
عاشـــــــقانه اش نکن ...
من و او , مــــــــا نشدیم....~
ساده بودم
ساده ديدم
ساده دل باختم
ساده عاشق شدم
ساده حفظش كردم
ساده كنارش موندم
ساده گفتم دوستت دارم
ساده نگاهم كرد و خنديد
ساده گفت ازت دليل مي خوام
ساده از كنارم گذشت و بي دليل رفت
غافل از اينكه عشق نيازي به دليل نداره
و بي خبر از اينكه چيزي كه ابدي و ماندگاره سادگيه
پرنده هم که باشی...
وقتی عاشق قفس شوی....
پر زدن را فراموش میکنی....
گریه ام میگیرد...
وقتی میبینم کسی که عاشق من بود...
منت دیگری را میکشد....
گفتی لب تر کن
تا دنیا را به پایت بریزم
حالا....
چشم تر کرده ام
می آیی. . . ؟
"تنهایی" باز اومده پیشم داره از عشق باهام حرف میزنه
میگه: من عاشقتم
دوستت دارم
هیچوقت رهایت نمیکنم!!!
+دوست است یا دشمن؟
به استقبالش بروم یا اعتنایی نکنم؟
آخر چه کنم...؟
اگر باورش کنم. من میمانم و تنهایی!
اگر تردش کنم باز هم من هستم و تنهایی!!!
تبسم بي بهانه ام
در مقابل نگاه هاي سركش ات رنگ مي بازد
آينه واسطه اي مي شود
در راستاي باهم بودن نگاه هايمان
اما چه كنم كه دستاني خالي از اميد
راهنماي جاده زندگي ام شده
تا حتي حضور نگاهت هم
نتواند بهانه اي براي بودنم شود
ومن همچنان
بي بهانه نفس مي كشم..!
پی نوشت:
و صبوري مرا كوه تحسين مي كرد!..