ای کاش هیچ گاه نگاهمان با هم آشنا نشده بود

ای کاش هرگز ندیده بودمت و دل به توی دل شکن نمی بستم.

ای کاش از همان ابتدا، بی وفایی و ریا کاری تو را باور داشتم

انتظار باز آمدنت،

بهانه ای برای های های گریه های شبانه ام شد

و علتی برای چشم به راه دوختن

و از آتش غم سوختن و دیده به در دوختن

امّا امشب می نویسم تا تو بدانی

برای خواندن متن کامل عاشقانه به ادامه مطلب بروید

دلم میخواست تموم آدمای دنیا دلشون صاف بود و طعم عشق رو حس میکردن

طعم درد جدایی رو حس میکردن

و میفهمیدن وقتی عاشق از معشوق جدا میشه

و معشوق رو با کس دیگه ای میبینه چه حالی میشه

خدایا چی کار کنم دردم رو به کی بگم؟

به هر کسی که میگم هنوز دوستش دارم میگه دیوونه ام

غم دلم رو به کی بگم؟

برای خواندن متن کامل عاشقانه به ادامه مطلب بروید

بیهوده میگردم به دنبالت

وقتی نیستی ، بیهوده نشسته ام چشم به راهت

شاید وقت این است که حسرت گذشته های شیرین با تو بودن را بخورم

تنها بمانم

و کوله باری از غم را بر دوش بکشم

دیروز گذشت

و پیش خود گفتم فردا در راه است

فردا آمد

 و دیدم هنوز دلم چشم به راه است

مدتی گذشت

برای خواندن متن کامل به ادامه مطلب بروید

گم می شوم

در هر خاطره ای که ،

تو در آن پیدا می شوی